این روزها زهرا یه مهمان کوچولو داره که حسابی سرگرمش کرده آنیسا دختر عمه زهرا چند روزی که از تهران اومده وقراره چند روزی اهواز بمونه زهرا اینقدر خوشحال که تا از خواب بیدار میشه میره پایین سراغ آنیسا و موقع خواب بر میگرده و حاضر مدتها نی نی رو روی پاش تکون بده و اصرار میکنه که اونو تو بغلش بزاریم از طرفی هم کلافه شده که دیگه کی میرم پیش دبستانی مخصوصا که کلاس زبان و نقاشیش تمام شدهو فعلا تصمیم ندارم ثبت نامش کنم انشاالله از اول مهر دخترم میره پیش دبستانی شایستگان امیدوارم که انتخابمون برای پیش دبستانی درست بوده باشه بعد از کلی بررسی ودو دلی بین نوید صالحین و شایستگان تصمیم گرفتیم که بره شایستگان از خدا میخوام که زهرای من رو همیشه توی درس و...