، تا این لحظه: 18 سال و 6 ماه و 29 روز سن داره
، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 3 روز سن داره

فرشته های کوچولو

نی نی های دخترم

1390/6/14 15:28
نویسنده : مامانی
192 بازدید
اشتراک گذاری
برای اولین بار وقتی زهرا رو بار دار بودم با مامانم یک عروسک دختر پارچه ای از اونهایی که کلشون از تنشون بزرگتره براش خریدم وقتی دخترم عروسک رو شناخت اون شد بچه اش البته یکی از عروسکهای سیسمونیش رو که قرمز بود توی دوران طفولیت خیلی دوست داشت رنگش براش جلب توجه میکرد تا اینکه وقتی ۲ سال و نیمه بود توی سفر کیش یکی از این نینی های خواب براش خریدیم همونجا اسمش رو بهار گذاشت و دیگه همه چیزش بهار بود همه بهار رو میشناختن از آخرین پوشکهای خودش چند تایی مونده بود اینقدر بهار رو با اونا پوشک کرد تا چسبشون از بین رفت واینبار با چسب نواری میچسبوند شیرش میداد حمومش میداد . . . خلاصه بهار عضو اصلی خونه ما بود تا وقتی محمد مهدی رو باردار شدم  و با تولد محمد مهدی شروین زهرا هم به دنیا اومد. . . 

و اما شروین. . .

درست یک روز مونده به زایماینم مامانم از مسافرت برگشت و با روحیه ای که از زهرا سراغ داشت و میدونستیم که نی نی رو با عروسکهاش اشتباه میگیره یک عروسک بی بی بورن برای زهرا آورد تا با اون مشغول باشه چون عروسکش جیش و پی پی و گریه میکرد و غذا میخورد و پوشک میشد به همه میگفت که عروسکم یک کم واقعییه

واین تازه آغاز درد سرهای ما با زهرا و بچه اش بود. . .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)